|
یادمه روز اول زیر بارون
خاموش میشدن سیگارامون
مث دیوونه ها نیگامون میکردن
مردم میخندیدن به کارامو
ای بارون بارون
ابرییَم ابراتو ببارون
ای بارون بارون چقدر خوش بودم با اون....
εїзمثـــل پــروانـــه مـــیگــردم دور سرت،،کـه همــه بـبـینـن و برن از دور و برتεїз
نظرات شما عزیزان:
mahsa 
ساعت13:11---11 دی 1391
خواب هایم
دست رد به سینه هر تعبیری می زنند.
قدم های تو را شناخته ند!
تو…
دور شده ای;من هر روز
در را برای باد باز میکنم
مکث میکنم
در را پشت باد میبندم!!
دیر امدی
تمام شده ام
بلعیده ام اندوه نبودنت را
هنوز,حاتم طایی هستم
می بخشم
با انکه هزار شب بی خوابی
طلبکارم
lovely Girl 
ساعت11:36---10 آذر 1391
این وب دوممه بهش سر بزنی خوشششششحال می شم پسرررر.
ولی هنوزم باهات قهــــرم
قهر قهر قهر تا روز قیامتتتتتتتتتتتتتتتت![]() پاسخ:
پس چرا ادرس نزاشتی مهسا؟
دختر بداخلاق
ساعت15:39---9 آبان 1391
یکـــــــ حبه قنــــــدِ ،
درفنجـــان قهـــوه ی تلخـــــــ ..
شیرین نمیشـــود ..
دو حبه قنــــد ،
در فنجـــــان قهــــــوه ی تلخـــــــــ ..
...شیرین نمیشــــود ..
سه حبـــه ، چهار ، پنج ..
.
.
اصلاً تو بگــو یک دنیـــــــــا قنـــد ،
در این دنیای تلخــــــــ ،
نه ..
اگـــر تــو نباشــــی فالِ این زندگــــــــــی ،
شیرین نمیشـــــود .
sara
ساعت19:40---3 آبان 1391
مـے دانـے ...
یـِکـ وَقــت هآیـے بـآیـَـد
روے یــِکـ تـِـکــِﮧ کـآغـَذ بنـویســے
تـَـعـطیـل اَسـت!
وَ بِـچَـسبـانـے پــُشـت شیشِـه ے اَفـکـارَت
بـایَد بـِه خـودتـ اِستـراحـَت بــدَهـے
دراز بِکــِشـے...
دَست ـهـایـَتـ را زیــر سَـرت بـگـذارے
بـ ِه آسـِمـاטּ خـیره شـوے
وَ بـے خــیـال سـوت بــِزَنــے...
در دلــَتـ بخَــندی بـه تــَمـآم اَفکـآرے کــِﮧ
پــُشتـ شیـشـه ے ذِهـنـَتـ صـَف کــِشیـده اَنـد
آטּ وَقـت بـا خــودَتـ بـگـویـے :
بــگــذار مـنـتَظر بـمـانـَند
دودوست شیطونkhodam
ساعت9:40---3 آبان 1391
:فقط باش... همين كه هستي كافيست... دور از من... بدون من... چه فرقي ميكند؟؟؟ گل ميخري،خوب است!براي من نيست!؟نباشد!!! ھمين که رختمان زير يك آفتاب خشك ميشود كافيست... دلخوشم به اين حماقت شيرين...
پاسخ:
سلام عزیز!!!
مرسی از لطفت فقط یه چیزی!!!
ادرس وبت رو عوض کردی فکر کنم!!!نمیتونم با ادرسی که دارم بیام و بهت سر بزنم..
ادرس جدید بده مرسی
tinna
ساعت21:54---1 آبان 1391
|
